مناجات یک ناشنوا با خدا
ای بستان فرخنده خدایی وای بهشت آفرین آسمان
شاید که نشنوم
اما نجواهای مهرآمیز او را در گوش جانم
در می یابم و گام می نهم در راهی که با الهام او در پیش پایم روشنی می افکند
در هر لحظه در می یابم که او با من است و زندگی، زندگانی دل است